counter create hit ادامه تحلیل‌های اصلاح‌طلبان درباره جنگ ۱۲ روزه: مردم گفتند بر گذشته‌ها صلوات | الان سلاح مورد نیاز نداریم پس «انسجام داخلی» سلاح مهم است | «عفو عمومی» اعلام و حصر را برداریم
۱۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۹
کد خبر: ۴۱۷۴۶۲

ادامه تحلیل‌های اصلاح‌طلبان درباره جنگ ۱۲ روزه: مردم گفتند بر گذشته‌ها صلوات | الان سلاح مورد نیاز نداریم پس «انسجام داخلی» سلاح مهم است | «عفو عمومی» اعلام و حصر را برداریم

ادامه تحلیل‌های اصلاح‌طلبان درباره جنگ ۱۲ روزه: مردم گفتند بر گذشته‌ها صلوات | الان سلاح مورد نیاز نداریم پس «انسجام داخلی» سلاح مهم است | «عفو عمومی» اعلام و حصر را برداریم

یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب با تأکید بر اینکه شکل‌گیری یک اراده ملی برای دفاع میهنی نقشه‌های دشمن در جنگ ۱۲ روزه را خنثی کرد، گفت: «حفظ و تقویت انسجام ملی» مهمترین سلاحی است که ما در مقابل تهاجم خارجی می‌توانیم داشته باشیم و در بسیاری از موارد همین انسجام داخلی بازدارنده است که دشمن خارجی طمع نکند و به ایران حمله نکند. لذا ضروری است که حاکمیت روی جلب رضایت مردم و حفظ انسجام داخلی کار کند. 

به گزارش جماران، مشروح گفت‌وگوی محسن میردامادی را در ادامه می‌خوانید: 

پس از سال‌ها شکاف سیاسی و نزاع‌های حاد حوزه سیاست داخلی، جنگ ۱۲ روزه با سوق دادن خطوط جریان‌ها به سمت «امر ملی»، به نظر می‌رسد زمینه‌ساز آرایش تازه‌ای در این حوزه شده است. به نظر شما جناح‌بندی‌ها و خط‌کشی‌ها در جمهوری اسلامی ایران زین پس به کدام سو حرکت خواهد کرد؟ 

به نظرم چیزی که در دوران جنگ ۱۲ روزه یا شاید بهتر باشد بگوییم دفاع ملی - میهنی ۱۲ روزه بین مردم اتفاق افتاد را می‌توانیم «امر ملی» بگوییم. در حقیقت چیزی که اتفاق افتاد، شکل‌گیری یک اراده ملی برای دفاع میهنی بود و همین همبستگی و اراده ملی بود که نقشه‌های دشمن را خنثی و توهمات آن‌ها را نقش بر آب کرد. 

نکته مهم در این دوره این بود که عمده افراد و نیروهایی که در گذشته نارضایتی یا اعتراضی نسبت به عملکرد حاکمیت داشتند، در این موضوع خارجی به میهن و تهدید تمامیت ارضی کشور، اراده و وفاداری خودشان را در دفاع از میهن به نحو احسن و اکمل نشان دادند. در حقیقت مردم در گذشته توقف نکردند و با عبور از نارضایتی‌های گذشته، ملی عمل کردند. این امر طبعا ضروری می‌کند که حاکمیت هم در گذشته توقف نکند و ملی عمل کند. 

البته این ضرورت همیشه وجود داشته؛ ولی الآن که ما با تهدید خارجی مواجه هستیم و همچنان احتمال تکرار تهاجم وجود دارد، این امر ضروری‌تر هست که با پاسخ مناسب به عملکرد مردم، این وحدت و انسجام تقویت شود و بتوانیم آن را حفظ کنیم. در واقع آنچه که تا به حال می‌توانیم بگوییم این است که امر ملی در میان مردم محقق شده، ولی متأسفانه هنوز در حاکمیت علائمی در این جهت دیده نمی‌شود و تغییر ملموسی در رفتار حاکمیت نمی‌بینیم که بگوییم او هم به امر ملی پاسخ داده و ملی عمل می‌کند. 

حاکمیت باید رفتار خودش را متناسب با شرایط جدید تنظیم کند

به نظر شما حاکمیت چه کارهایی باید انجام بدهد؟ 

همان طور که اشاره کردم، مردم در عکس‌العمل به تهاجم خارجی در واقع گفتند بر گذشته‌ها صلوات؛ یعنی در گذشته توقف نکردند و رفتار جدیدی را در پیش گرفتند. من فکر می‌کنم حاکمیت هم اگر بخواهد درست عمل کند، باید بگوید بر گذشته‌ها صلوات و رفتار خودش را متناسب با شرایط جدید تنظیم کند. اگر بخواهیم جهت‌گیری را مشخص کنیم، مهمترین مسیر و جهت‌گیری که دولت و حاکمیت باید در پیش بگیرد این هست که مسیری را برود که دیگر حتی‌الامکان جنگ اتفاق نیفتد و طبعا رفتار حاکمیت در این جهت می‌تواند مؤثر باشد. 

«حفظ و تقویت انسجام ملی» مهمترین سلاحی است که ما در مقابل تهاجم خارجی می‌توانیم داشته باشیم

در مورد اینکه چه کارهایی انجام شود تا احتمال جنگ کمتر شود، به نظر من مهمترین آن «حفظ انسجام داخلی» است. ما در عرصه نظامی در برخی موارد مهم سلاح مورد نیازمان را نداریم و در کوتاه مدت هم نمی‌توانیم آن را تأمین کنیم. اینکه نیروی هوایی دشمن در آسمان ما خیلی کارها توانست انجام بدهد را در کوتاه مدت نمی‌توان حل کرد. در این شرایط «حفظ و تقویت انسجام ملی» مهمترین سلاحی است که ما در مقابل تهاجم خارجی می‌توانیم داشته باشیم و در بسیاری از موارد همین انسجام داخلی بازدارنده است که دشمن خارجی طمع نکند و به ایران حمله نکند. لذا ضروری است که حاکمیت روی جلب رضایت مردم و حفظ انسجام داخلی کار کند.

در گام اول باید «عفو عمومی» اعلام شود

اگر بخواهیم بعضی موارد مشخص را بگوییم، در گام اول باید یک عفو عمومی نسبت به همه افرادی که در سال‌های گذشته محدودیت‌هایی بر آن‌ها اعمال شده و به خاطر اینکه مطابق سلیقه، پسند و دیکته حاکمیت عمل نکرده‌اند، دچار حبس و حصر شده‌اند؛ اعلام شود. در گام اول باید هرگونه محدودیت از اینها برداشته شود و یک عفو عمومی به منصه عمل گذاشته شود. 

این نوع صداوسیما مهمترین آفت انسجام ملی است

از موارد دیگری که در همین گام‌های اول باید مورد توجه قرار بگیرد این است که رسانه ملی، واقعا «ملی» باشد. رسانه ملی ما امروز تأمین‌کننده دیدگاه‌ها و نظرات ملت نیست. متأسفانه رسانه ملی در اختیار یک اقلیت و محفل بسیار کوچک و بسیار تندرو و کاملا متفاوت با دیدگاه‌ها و نظرات گسترده عامه مردم است.

این نوع صداوسیما خودش مهمترین آفت انسجام ملی است و عامل لطمه به وحدت مردم می‌شود و پی آمد مهمی که دارد و داشته، این است که مردم را از رسانه‌های داخلی به سمت رسانه‌های خارجی سوق می‌دهد؛ به دلیل این عملکرد حوزه نفوذ و تأثیر رسانه داخلی بسیار بسیار کم است. ما اگر بخواهیم انسجام ملی را تقویت و ملت را در مقابل القائات و تأثیرات خارجی و کسانی که می‌خواهند به انسجام داخلی لطمه بزنند واکسینه کنیم، باید رسانه ملی از این حالت خارج کنیم و یک «رسانه واقعا ملی» داشته باشیم. 

محدود شدن انتخابات انسجام ملی و وحدت مردم را خدشه‌دار کرده است

اینها جزء موارد اولیه هستند که هر چه زودتر می‌توانند عملی شوند. طبعا در مراحل بعد کارهای مهم دیگری باید انجام شود. یک مشکل اساسی که شاید بتوانیم بگوییم از مهمترین مواردی بوده که انسجام ملی و وحدت را بین مردم خدشه‌دار کرده و لطمه زده، موضوع انتخابات است که مستمرا محدودتر و بسته‌تر شده است؛ حالا با نام نظارت استصوابی یا دخالت فزاینده نیروهای امنیتی در انتخابات. نتیجه‌اش این شده که ما هرقدر جلو رفتیم، میزان حضور مردم در انتخابات کمتر و کمتر شد و حتی در انتخابات آخر ریاست جمهوری که یک کمی فضا بازتر از گذشته شد، علی‌رغم دعوت تقریباً همه نیروهای تأثیرگذار و جناح‌ها و شخصیت‌ها باز هم میزان شرکت مردم در انتخابات به ۵۰ درصد نرسید. 

«انتخابات آزاد» از مهمترین مواردی است که باید در دستور کار حاکمیت قرار بگیرد

اینها همه عواملی بوده که انسجام داخلی را تضعیف کرده و دشمن را به طمع انداخته که با نارضایتی گسترده که در میان مردم هست، آن‌ها می‌توانند اقدام نظامی کنند و نتیجه مطلوب خودشان را بگیرند. «انتخابات آزاد» از مهمترین مواردی است که باید در دستور کار حاکمیت قرار بگیرد و جبران مافات شود. 

آیا ما شاهد ائتلاف‌های جدید خواهیم بود؟ ​

ما در حقیقت سیری را طی کرده‌ایم و الآن ادامه دارد که در آن جریان‌ها و گروه‌ها به دو گرایش تقسیم می‌شوند؛ گرایشی که وفادار به ایران و تمامیت ارضی ایران و حفظ کشور در مقابل تهاجم خارجی است و این برای آن‌ها مهمترین مسأله است و در داخل بر انسجام داخلی و در سیاست خارجی بر تنش‌زدایی و جلوگیری از جنگ مجدد تأکید دارند، و گرایش دوم تفکری است که اصولاً موجودیت خودش را در تنش و جنگ تعریف می‌کند. گرایش اول دنبال یک شرایط آرام و زندگی در صلح است، ولی تفکر دوم بیشتر تنش و جنگ را می‌پسندد. همین الآن هم شاهد این دو نوع تفکر هستیم. 

به نظر من دیدگاه اول همه اصلاح‌طلبان و بخش بسیار زیادی از اصولگراها را در بر می‌گیرد؛ به جز اقلیت کوچکی که سابقا تفکر و عملکرد خودشان را نشان داده‌اند. طبعا در بین جمعی که اکثریت بسیار بزرگ کشور را تشکیل می‌دهند اختلاف سلیقه‌هایی هست، ولی در همین مدت هم نشان داده شده که اگر درخواست آزادی زندانیان سیاسی یا رفع حصر می‌شود، این‌طور نیست که فقط اصلاح‌طلبان این حرف را بزنند؛ بلکه بخش قابل توجهی از اصولگرایان هم الآن خواهان این هستند که با توجه به شرایط کشور باید از این محدودیت‌ها و مرزبندی‌های گذشته عبور کنیم. 

آیا دوگانه‌هایی همچون اصلاح طلب/اصولگرا، معتدل/رادیکال، غرب گرا/ درون گرا و… کماکان کارکرد خود را حفظ خواهد کرد یا دچار دگرگونی خواهد شد؟ 

به نظر من در شرایط فعلی و تا مدتی مهمترین مرزبندی و دسته‌بندی بین نیروها در داخل کشور، مرزبندی کسانی است که خواهان صلح و پرهیز از جنگ هستند با کسانی که جنگ را نعمت می‌دانند و تمایل به جنگ دارند و توهماتی هم در این مورد دارند. یعنی همان‌طور که حاکمیت اسرائیل چنین توهمی داشت که با حمله به ایران و ترور فرماندهان نظامی و دانشمندان ایران در مدت کوتاهی می‌تواند حکومت ایران را ساقط کند، ما هم کسانی را داریم که توهم دارند اگر جنگ شود ما اسرائیل را نابود می‌کنیم؛ که خیلی با توهم اسرائیلی‌ها متفاوت نیست. 

من یک جمله را اینجا مفید می‌دانم بگویم که در زمان امام یک موقعی عده‌ای طرفدار جنگ با اسرائیل بودند و این را دنبال می‌کردند و وقتی با امام مطرح کرده بودند، امام گفته بودند شما متوجه هستید جنگ با اسرائیل به چه معنا است؟ جنگ با اسرائیل یعنی جنگ با همه دنیا و آن موضوع دیگر از دستور خارج شد. در جنگ اخیر، این را ما به عینه دیدیم و شاهد بودیم که جنگ با اسرائیل یعنی جنگ با همه دنیا؛ چه آن‌هایی که مستقیم به اسرائیل کمک می‌کنند و چه آن‌هایی که غیرمستقیم کمک می‌کنند. 

تلاش کنیم جنگ نشود

ما کلا از جنگ باید پرهیز کنیم و همه تلاشمان باید این باشد که جنگ اتفاق نیفتد. به نظرم ممکن است به این صراحت که بنده عرض می‌کنم، این بیان نشود، ولی در معنا و در واقع چنین مرزبندی‌ای در کشور هست و تا مدتی ادامه پیدا خواهد کرد که در مقابل یک اقلیتی که طور دیگری فکر می‌کنند، اکثریت بسیار قوی خواهان جنگ نیستند، بلکه خواهان سیاست‌هایی هستند که کشور را از جنگ مصون بدارد. امیدوارم به هر حال سیر قضایا طوری باشد که ما شاهد جنگ مجددی نباشیم؛ چون جنگ برای ما چیزی در بر نخواهد داشت. 

یک نکته دیگر هم به نظرم مفید است عرض کنم که در جنگ نظریه حاصل جمع صفر حاکم نیست. در همین جنگ هم اینطور نبود که ما چیزی را از دست بدهیم و آن را اسرائیل به دست بیاورد یا آن‌ها از دست بدهند و ما به دست بیاوریم. در حقیقت حاصل جنگی که تا کنون اتفاق افتاده این بوده که در جمع‌بندی نهایی هر دو طرف چیزهایی را از دست داده‌اند. ما بخشی از تأسیسات و سرمایه‌های انسانی و مدیریتی نظامی و هسته‌ای را از دست دادیم و در مقابل با دفاع قوی موشکی که کردیم و ضربات جدی که به آن‌ها زدیم. آن‌ها هم امنیت و آسیب‌ناپذیری‌شان را، حداقل در کوتاه‌مدت، از دست دادند و همین امر آن‌ها را مجبور به توقف تهاجم و آتش‌بس کرد. 

ولی الآن اگر بخواهیم در مورد حاصل جمع جنگ ۱۲ روزه قضاوت کنیم، جنگی اتفاق افتاده که هیچ کدام از دو طرف پیروز این جنگ نبودند؛ هر دو طرف تلاش کردند چیزهای کمتری را از دست بدهند. جنگ دیگری هم اگر اتفاق بیفتد، به احتمال زیاد از همین نوع خواهد بود. به این دلیل منطق و عقلانیت ایجاب می‌کند که ما همه تلاشمان را بکنیم که دیگر جنگی اتفاق نیفتد.

خرید آنلاین
پرواز بیتاسیر
اسنپ دکتر صفحه خبر
کارن تجارت
ویزا کانادا
عی بابا صفحه خبر
اکومگ2
اکومگ2
اکومگ2
اکومگ2
اکومگ2
اکومگ2